مقدمه:
بر اساس شواهد تاریخی و باستانشناختی بیشتر از چهار میلیون سال است که انسان بر روی کره زمین زندگی میکند. حیات اجتماعی او در این مدت شاهد تطور و تغییر گستردهای بوده است. بیشتر این تطور مربوط به دوران معاصر میشود، به گونهای که از شگفتیهای جوامع جدید فراربودن و سرعت بیسابقه تغییرات اجتماعی آنهاست(غفاری و ابراهیمی لویه،1383: 63) . با اندک توجهی درمییابیم که تغییرات در دوران ما با چه سرعت سرسامآوری به وقوع میپیوندند.
بیشتر اوقات مردم به منظور هماهنگى با رویدادهاى در حال تغییر به فعالیتهایی دست میزنند، چرا که نظامهای اجتماعی در وضعیت تعادل پویا قرار دارند و سازگاری هر نظام با حداقلی از تغییر در درون نظام همراه است(غفاری و ابراهیمی لویه،1383: 127). مشکلات مربوط به بیکارى و اختلافهاى رو به رشد میان طبقات ثروتمند و فقیر در بیشتر کشورهاى غربى عمدتاً به این حقیقت بازمىگردد که همه افراد نمىتوانند از عهده این بازآموزىهاى مداوم و همیشگى برآیند و میتوان گفت زندگی بدون عادتها امکانناپذیر است، زیرا بسیار دشوار است که در هر موقعیت تازهای در مورد عمل متناسب با آن موقعیت تصمیمگیری کنیم(ریتزر،1374: 361).
اسملسر به تبعات منفی تغییرات ساختاری بخصوص در جوامعی که این تغییرات شدید هستند و موجب نظام گسیختگی اجتماعی میشوند نیز توجه دارد، که به نظر او تغییرات ساختاری به دلایل زیر نظام اجتماعی را بر هم میزنند:
1- تمایز : جریانی است که خواهان ایجاد فعالیتها، هنجارها، حقوق و مجازات جدید، پول، منصب سیاسی و حیثیت مبتنی بر حرفه و غیره است.
2- تغییرات ساختاری: در خلال دوره نوسازی بیشتر جوامع مواجه با تغییرات ساختاری نامنظم و ناموزون میشوند. آهنگ پرشتاب نوسازی باعث گسیختگیهای شدیدی میشود.
3-نارضایتی ناشی از تعارض با روشهای سنتی و نابسامانی گاه یکدیگر را تشدید میکنند (غفاری و ابراهیمیلویه،1383: 140).
با توجه به اینکه مُد نیز به عنوان حادثه یا فرآیندی اجتماعی، یک سری تغییرات و نتایجی را به دنبال دارد قابل تأمل بوده و نیاز به بررسی علل آن لازم مینماید، اهمیت اصلی بررسی علل مدگرایی به مبنای اعتقادی جامعه ما (دین اسلام) بر میگردد، چرا که میبایست تمامی برنامههای زندگی خود را بر پایه دستورات دینی تنظیم نماییم و این سوال مهم بنظر میرسد که آیا مدگرایی به عنوان تغییراتی در رویه زندگی فردی با دین و تعالیم آن هماهنگی دارد یا نه ؟!
چون برای علمی بودن بررسی حوادث و فرآیندهای اجتماعی باید آنها را از اصول حاکم بر رفتار افراد سهیم در آن حادثه یا فرآیند و یا از توصیف موقعیت آنان استنتاج نمود، لذا به بررسی علل مدگرایی در میان جوانان 15 تا 29 ساله شهر جوانرود پرداخته و 390 نفر را به عنوان نمونه انتخاب کرده و از طریق ارائه پرسشنامه به گردآوری اطلاعات اقدام نمودیم و نتایج آن را با آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار دادهایم که در آزمونهای آماری انجام شده بر اساس فرضیههای تحقیق رابطه برخی از متغیرهای مستقل با متغیر وابسته معنیدار تشخیص داده شد و در مورد برخی هم وجود ربطه معنیدار تایید نگردید. از بین عواملی که با مدگرایی رابطه معنیداری داشتهاند، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:1-میزان سواد مادران 2- میزان درگیری شغلی جوانان 3- میزان رفاه اقتصادی خانواده 4- میزان درگیری شغلی پدران 5- میزان استفاده از رسانههایی همچون تلویزیون و ماهواره 6- میزان تعلق دینی، همچنین موارد زیر رابطه معنیداری با (میزان مدگرایی) نداشتهاند: 1- جنسیت پاسخدهندگان 2- سن پاسخدهندگان 3- سطح سواد پاسخدهندگان 4- سن والدین 5- سواد پدر 6- درگیری شغلی مادر.
بررسی مسئله مد:
مُد پدیدهاى است که کمابیش در میان همه اقشار جامعه وجود دارد؛ اما در این میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مُد» اهمیت مىدهند. مد را نمیتوان به عنوان یک تغییر اجتماعی پذیرفت چرا که تغییر اجتماعی عبارتست از تغییری قابل رویت در طول زمان به صورتی که موقتی و کم دوام نباشد و بر روی ساخت یا وظایف سازمان اجتماعی جامعه اثر گذارد و جریان تاریخ را دگرگون کند(روشه، 1368 :26) و مد به رسومی اطلاق میشود که به گونهای دورهای تغییر مییابند (کوئن،1383: 274).
امروزه گسترش وسایل ارتباطجمعى و فناورىهاى جدید رایانهاى، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهاى متضاد با ارزشهاى جامعه خویش روآورند؛ چرا که همراه کالاى مُد شده، شیوههاى رفتارى، هنجارى و ارزشهاى خاصى در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع مىیابد و مد عاملى مىشود براى انتقال هنجار و ارزشى از جامعهاى به جامعهاى دیگر، به عنوان مثال آرایش که یکی از گونههای مدگرایی است را میتوان نمود زندگی ناسالم سرمایهداری دانست(هنسن،رید،واترز،1381: 131)؛ لذا مد به عنوان حادثه یا فرآیندی اجتماعی قابل تأمل به شمار میروند و یک سری تغییرات و نتایجی را به دنبال دارند که این خود در رابطه مستقیم با امنیت اجتماعی و فردی قرار دارد، و اینکه برای تبیین حوادث و فرآیندهای اجتماعی باید آنها را از اصول حاکم بر رفتار افراد سهیم در آن حادثه یا فرآیند و یا از توصیف موقعیت آنان استنتاج نمود، لذا ارزش و اهمیت بررسی و تحلیل موضوع مد و مدگرایی بر ما روشن میگردد.
تعریف مد و مدگرایی:
واژه مد در لغت به معناى سلیقه، اسلوب، روش و شیوه به کار مىرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقهی موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان طرز زندگی، لباس پوشیدن را تنظیم میکند (معین،1379: 3957 و دهخدا،1377: 18115)؛ و مدگرایى آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگى و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آنکه الگوى جدیدى در جامعه رواج یافت، از آن پیروى نماید (دهخدا،1377: ج 12، 18115).
بنابراین، مىتوان گفت: مدگرایی به تغییر سلیقه ناگهانى و مکرر همه یا بعضى از افراد یک جامعه اطلاق مىشود و منجر به گرایش به انجام رفتارى خاص یا مصرف کالاى به خصوصى یا در پیش گرفتن سبکى خاص در زندگى مىشود.
مد در تاریخ:
با نگاهی به حیات اجتماعی بشر، روشن میشود که پدیده مد همیشه در تاریخ بشر بوده است و منحصر به دوره معاصر نیست، با نگاهى به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلى شاه و ناصرالدین شاه که پاى ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه، فصل متفاوتى در مدگرایى ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مُدهاى مختلف در ایران رایج گردیده است(ترکاشوند ،1387: 20).
کارکردهای مد:
پیروی از مد و زیباییخواهی و تنوعپسندی، ریشه در نهاد انسان دارد که نیازهایی چون تنوع، زیباخواهی و کمالجویی فطری منشا اصلی آن محسوب میشود. اما صورتهای افراطی رایج این گرایش (مدپرستی) در نتیجة جهل و ناآگاهی و ضعف ارزشهای معنوی و تبلیغات وسیع دشمنان و خودباختگی و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلی چون خودنمایی، فخرفروشی، احساس حقارت و خود کمبینی و... پیش میآید که برای افراد جامعه بسیار خطرساز است و باید از آن پرهیز کرد(سِد نژاد، مجله دیدار آشنا، ش19).امانالله قرایی مقدم میگوید: ایجاد نشاط و شادابی، بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی و ارضای هیجانها، از پیامدهای مثبت مد است و پیامدهای منفی مدگرایی نیز، متکی شدن شدید فرد به دیگران، حتی در تعیین افکار و اعمال، تاثیرپذیری از گروه های مختلف و خدشهدار شدن هویت فردی خواهد بود. مد به دلیل اینکه نوعی نوآوری محسوب می شود پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، اما زمانی که مد با هنجارهای رایج در جامعه و فرهنگ آن در تضاد باشد، تنش به دنبال خواهد داشت و تنش در نهایت به فروپاشی هنجارهای مسلط یا جایگزینی ارزشها و هنجارهای جدید میانجامد (شبکه خبری برنا؛ 1387).
دیدگاههای جامعه شناختی در باب مد:
فرامرز رفیعپور ریشه مدسازی را در نابرابریهای اجتماعی می داند(رفیعپور، 1380 : 178-175) اسپنسر معتقد است مد بر عکس تشریفات موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر میشود و در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است نه تقلید ناشی از پسند وستایش (پسندیده، 1374 :36) و هومنز میگوید از میان اعمالی که شخص انجام میدهد، عملی که بیشتر به پاداش منجر شود احتمال تکرارش افزایش مییابد، لذا میتوان گفت که اگر چه شخص ممکن است در پی مدگرایی با گروه خود درگیر شود، ولی در میان همسالان خود مورد تشویق و تأیید قرار میگیرد و نیز در ارتباط با جنس مخالف به موفقیت رسیده و ارزش و منزلت خود را بالاتر میبرد و چون این موفقیتها در راستای مدگرایی صورت گرفتهاند در نتیجه این عمل(مدگرایی) بیشتر تکرار میشود(روشه، 1367 :70).
بررسی علل موثر بر مدگرایی در جوانرود:
در بررسی انجام شده بین 390 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله شهر جوانرود، که طبق سرشماری سال 1385؛ 16064 نفر میباشند(مرکز آمار ایران-1385)، مشخص گردید که بیشترین تعداد پاسخدهندگان(182 نفر) در گروه نیمهمدگرا قرار داشتهاند، که حضور 55.9% از پاسخدهندگان در دو گروه نیمهمدگرا(46.7%) و کاملاً مدگرا(9.2%) جالب توجه میباشد و با توجه به نتایج همین بررسی نکاتی مهم روشن گردیده که قابل تأمل هستند:
1) ارتباطی بین میزان مدگرایی جوانان با جنسیت؛ سن و سواد جوانان و سن والدین مشاهده نگردیده، لذا برای کنترل کارکردهای منفی مدگرایی لازم است برنامههایی کلی برای جوانان (اعم از دختر و پسر) و در تمام مقاطع سنی و تحصیلی تدوین گردد و همچنین والدین عزیز می بایست با درک شرایط جدید دنیای فرزندان شان نسبت به ارضای نیازهای خاص آنان اقدام کنند و سعی نکنند دنیا را همچنان از دریچه دوران جوانی خودشان ببینند.
2) ارتباطی بین سواد پدر و مدگرایی وجود ندارد، اما بین درگیری شغلی پدر و رفاه اقتصادی با مدگرایی همبستگی مثبت وجود دارد یعنی با افزایش درگیری شغلی پدران و رفاه اقتصادی خانوادهها؛ میزان مدگرایی جوانان نیز افزوده میشود؛ در جامعه ما اکثر پدران بزرگوار وقت کمتری را در کنار فرزندانشان و برای آنان اختصاص میدهند که این خود موجب شده کمتر بتوانند در مسیر تربیتی آنان مؤثر شوند چرا که به علت فشار مشکلات اقتصادی زمان زیادی از روز را درگیر مشغلههای کاری هستند، همین درگیری شغلی هر چه بیشتر شود خود موجب افزایش میزان رفاه اقتصادی خانواده می گردد که خود پشتوانهای برای تأمین هزینههای ناشی از مدگرایی شده و اینکه مد میتواند وسیلهای جهت نشان دادن وضعیت خوب اقتصادی(پولداری) به اطرافیان، باشد.
3) ارتباطی بین شغل مادر و مدگرایی وجود ندارد، اما بین میزان سواد مادر و مدگرایی جوانان همبستگی مثبت وجود دارد، این مسئله میتواند ناشی از این باشد که بیش از 90 درصد مادران جامعهی ما در این مقطع زمانی با هر درجهی تحصیلی که باشند خانهدار هستند و بیشتر زمان خود را با فرزندان صرف می کنند.
4) بین درگیری شغلی جوانان و مدگرایی همبستگی منفی وجود دارد، یعنی هر اندازه درگیری شغلی جوانان بیشتر باشد تمایل آنان به مدگرایی کمتر است که ناشی از ارضای نیازهای دورنی فرد از طریق کار است.
5) بین استفاده از رسانهها و مدگرایی همبستگی مثبت وجود دارد، هر قدر استفاده از رسانهها بیشتر باشد جوانان تمایل بیشتری به مدگرایی پیدا میکنند که البته در بین تأثیر رسانهها تفاوتهایی وجود دارد، روزنامهها ، جراید و رادیو به علت محدودیت آنها در ارائه تصاویر مؤثر بر مدگرایی و اینترنت به علت محدودیت کاربرد آن در این مقطع زمانی برای جوانان جوانرود، تأثیری بر میزان مدگرایی ندارند، اما تحلیل آزمونهای مربوط به رسانهها نشاندهنده تأثیر مستقیم تلویزیون و ماهواره بر میزان مدگرایی در میان جوانان جوانرود است، که تأثیر ماهواره بر مدگرایی بیش از 5/2 برابر بیشتر از تأثیر تلویزیون است.
6) بین میزان تعلق دینی و مدگرایی همبستگی منفی وجود دارد، هر قدر تعلق دینی و مذهبی جوانان بیشتر باشد میزان مدگرایی آنان کاهش مییابد، همچنین با بررسی رابطه بین نمازخواندن و قرآن خواندن جوانان با میزان مدگرایی آنان به نتیجهی مشابه میرسیم.
راهکارها:
سخن آخر:
همه ما به خوبى مىدانیم که پیروى از الگوها و مدهاى غربى و پوشیدن لباسهاى با آرم خارجى یا تقلید از مدل موى سر فلان بازیگر، نمىتواند موجب پیشرفت و ترقّى ما گردد. عوامل اصلى موفقیت در تمامى زمینهها، خودباورى (اعتماد به نفس) و پایبندى به اصول اعتقادى و ارزشهاى اخلاقى است. تا زمانى که علم و دانش در وجود ما شکوفا نشده و زیرساختهاى شخصیت ما مبتنى بر الگوهاى فرهنگ اصیل این مرز و بوم شکل نگیرد، آرایش ظاهر و تقلید از مدها و الگوهاى دیگران ، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگى خویشتن ، نتیجهاى در پى نخواهد داشت.
همانگونه که میل به امروزى شدن و مُدگرایى (که از ویژگىهاى دوران جوانى است) ، ناخواسته ما را به پیروى از الگوهاى بیگانه مىکشاند ، غرور و احراز هویت نیز به همین دوره سنّى اختصاص دارد. چه خوب است غرور ملى و غیرت دینى را در خویش تقویت کنیم و میل به امروزى شدن و مدگرایى را با الهام گرفتن از آموزههاى تمدّنساز اسلام و فرهنگ غنى دینی- ملّی خویش و متناسب با هویت فرهنگى خود، به فعلیت برسانیم.
ادریس خسروی زاده-88/87
منابع:
6. روشه،گی(1368)تغییرات اجتماعی،ترجمه:منصور وثوقی.تهران: نشر نی.
7. ریتزر، جورج(1374) نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه: محسن ثلاثی. تهران: انتشارات علمی.
8. سِد نژاد، سید صادق، جوانان و مدگرایی، مجله دیدار آشنا، ش19.
9. شبکه خبری برنا-www.BornaNews.ir
10. غفاری،دکتر غلامرضا؛ ابراهیمی لویه،عادل(1383)جامعه شناسی تغییرات اجتماعی.تهران:نشر آگرا؛ لویه.
11. کوئن، بروس(1384) درآمدی به جامعه شناسی، ترجمه: محسن ثلاثی. تهران: نشر توتیا.
12. مرکز آمار ایران،1385 .