چهــره بــه چهــره

خدا اینجاست

چهــره بــه چهــره

خدا اینجاست

کارکردهای اجتماعی دین

کارکردهای اجتماعی دین

کارکردهای اجتماعی دین را هم می‌توان با مطالعه پیمایشی ـ که بیشتر اندیشمندان غربی تاکنون از این روش استفاده کرده‌اند ـ انجام داد و هم با شیوه اسنادی و با مراجعه به متون دینی ـ که بیشتر متون دینی اسلام مورد نظر است ـ انجام داد. چنان‌چه اشاره گردید موضع اول را رویکرد بی‌طرفانه و دویم را رویکرد مومنانه می‌نامند.

تحقیقات توسط اندیشمندان غربی در این مورد هرچند با رویکرد بی‌طرفانه بوده اما بیشتر با عطف توجه به ادیان زنده و موجود در غرب همانند ادیان مسیحیت، یهودیت و... انجام شده است و گذشته از آن ادیان یادشده تحریف شده هستند؛ بدین‌روی نمی‌تواند گویای کارکردهای حقیقی و واقعی دین الهی باشد. هرچند بعضا با این وصف برخی از مطالعات بی‌طرفانه در مورد کارکردهای اجتماعی دین می‌تواند گویای نیاز مبرم جامعه بشری به دین و بیانگر حداقل کارکردهای دین آن‌هم به صورت بسیار محدود و در جوامع غربی باشد.

با توجه به نکات فوق، هم اکنون به برخی از کارکردهای اجتماعی دین با نگاه بی‌طرفانه و با استناد به برخی از آموزه‌های اجتماعی دین اسلام اشاره می‌گردد:

1. همبستگی‌ اجتماعی: انسان موجود اجتماعی و ناگزیر از تشکیل اجتماع است. در زندگی اجتماعی اصولا مقوله‌هایی چون ثروت و قدرت و سایر امور دنیوی، رقابت‌پذیر و کشمکش‌زایند و تنها امور معنوی و باورهای دینی‌اند که در تقلیل تعداد نزاع‌ها و تخفیف رنج‌های چالش‌ها توفیق دارند.9 بنابراین یکی از کارکردهای مهم دین در عرصه اجتماعی، به اذعان اندیشمندان غربی و با توجه به آموزه‌ها و مناسک دینی، ایجاد همبستگی و اتحاد میان مردم در جامعه و رفع نزاع‌های پیش‌آمده میان مردم، می‌باشد. چنان‌چه، در بسیاری از جوامع انسانی به رغم وجود زمینه‌های اختلافات قومی‌ و نژادی‌، صنفی و ... عنصر دین و مذهب همواره مایه همبستگی و اتحاد و در بسیاری از پیش‌آمدهای اجتماعی همانند نزاع‌های شخصی و ... مایه وحدت و رفع اختلاف بوده است.

اگر به شعایر و آموزه‌های دینی دقت کنیم، این نکته به صورت واضح قابل درک است؛ زیرا مثلا می‌بینیم پیامبران‌ و ادیان‌ آسمانی‌ برای‌ همبستگی‌ جوامع‌ گوناگون‌ از عامل‌ فراماد‌ی‌ (معنویت‌ و دیانت‌) استفاده‌ کرده‌اند. اجرای‌ شعایر مذهبی‌ در عبادتگاه، عامل‌ وحدت‌ و اشتراک‌ گروه‌ها و طیف‌های‌ مختلفی‌ از هر زبان، قوم، نژاد و ملیت‌ شده است. به‌ جای‌ این‌‌که‌ قبایل‌ و شهروندان‌ و ملت‌ها به‌ عامل‌ ماد‌ی‌ (یعنی‌ منافع‌ قبیله‌ و شهر و ملیت)‌ خود توجه‌ کنند، به‌ منافع‌ فراتر از آن‌ یعنی‌ منافع‌ هم‌کیشان‌ و مؤ‌منان‌ توجه‌ کرده‌اند که‌ ممکن‌ است‌ در سرزمین‌ها و کشورهای‌ گوناگون‌ باشند.10

قرآن‌ کریم، همة‌ انسان‌ها را برابر و مساوی‌ وصف‌ می‌کند که‌ همگی‌ از فرزندان‌ آدم‌ هستند و بر یک‌دیگر دارای‌ فضل‌ و برتری‌ خاصی‌ نیستند، مگر با تقوا و پارسایی‌ پیش‌ خداوند که‌ آن‌ نیز سبب‌ برتری‌ و تبعیض‌ دنیایی‌ نمی‌شود. اًِنَّا خَلَقنَاکُم‌ مِن‌ ذَکَرٍ‌ وَ‌أُنثَی‌ وَجَعَلنَاکُم‌ شُعُوباً‌ وَقَبَائِلَ‌ لِتَعَارَفُوا اًِنَّ‌ أَکرَمَکُم‌ عِندَ‌ اللَّهِ‌ أَتقَاکُم.11

یا دعوت قرآن از همه مردم برای رفع اختلاف و در خواست از مردم برای تمسک به حبل الله نیز بیانگر این واقعیت است: وَ‌اعتَصِمُوا بِحَبلِ‌ اللهِ‌ جَمِیعاً‌ وَ‌لاَ‌ تَفَرَّقُوا.12

این کارکرد مهم دین از نظر جامعه‌شناسان‌ معروف‌ ـ همچون دورکیم ـ نیز مورد تایید است. وی دربارة‌ نقش‌ دین‌ در ایجاد روحیة‌ همبستگی‌ معتقد است: مناسک‌ دین، برای‌ کارکرد درست‌ زندگی‌ اخلاقی‌ ما، به‌ همان‌ اندازه‌ ضروری‌اند که‌ خوراک‌ برای‌ نگه‌داشتن‌ زندگی‌ جسمانی‌ ما ضرورت‌ دارد؛ زیرا از طریق‌ مناسک‌ است‌ که‌ گروه‌، خود را تأیید و حفظ‌ می‌کند.13

2. کنترل افراد جامعه: یکی دیگر از کارکردهای مهم دین در عرصه اجتماعی، کنترل افراد جامعه از طریق خود اشخاص است، یعنی هرکس پلیس خویشتن باشد. این کار، خود به نظم و امنیت جامعه کمک شایانی می‌کند؛ زیرا «باورهای اعتقادی، به ویژه اعتقاد به خدا و معاد، ضامن اجرای ارزش‌ها و هنجارهای دینی‌اند و این ضمانت اجرایی، در کنترل جامعه و سلامت آن نقش به سزایی دارد. به عبارت دیگر، افراد جامعه و حکومت با دو روش، کنترل و نظارت می‌شوند: نخست، نظارت بیرونی که از طریق احکام جزایی و انواع مجازات‌ها صورت می‌پذیرد.

دوم، نظارت درونی که از طریق باورهای اعتقادی تحقق می‌یابد و این نوع نظارت، علاوه بر هزینه کم، تأثیر و نقش بیشتری را ایفا می‌کند.»14

این کارکرد دین مورد تصریح دانشمندان غربی نیز می‌باشد. گیرتز دراین مورد می‌گوید: یکی از کارکردهای دین «هدایت کنش‌ها و تمایلات انسانی در پرتو مجموعه پایداری از ارزش‌های اخلاقی و ترغیب آن‌ها به کسب آرمان‌های اخلاقی است.»15

3. برپایی‌ عدالت‌ اجتماعی:‌ عدالت اجتماعی، گمشده بشر در طول تاریخ، تنها از طریق دین و اجرای دستورات آن قابل وصول است. زیرا «آفریدگار جهان‌ و انسان، بهتر از همه‌ به‌ نیازهای‌ طبیعی، فردی‌ و اجتماعی‌ انسان‌ آگاه‌ است؛ پس‌ بشر باید اصول‌ کلی‌ قوانین‌ خود را از آفریدگار و سازندة‌ خویش‌ بگیرد و این‌ در گرو بعثت‌ سفیران‌ آسمانی‌ است. روشن‌ است‌‌ صرف‌ به‌دست‌ آوردن‌ قانون‌ در اجرای‌ عدالت‌ کفایت‌ نمی‌کند، بلکه‌ انسان‌ باید قوة‌ عقلانیت‌ و اخلاقش‌ بر غریزه‌ نفع‌ و استخدام‌گری‌اش‌ فایق‌ آید و این‌ محتاج‌ تعلیم‌ و تزکیه‌ نفس‌ است‌ تا پس‌ از دریافت‌ قانون‌ و شریعت‌ آسمانی، در اجرای‌ آن، عدالت‌ و حق‌ را مراعات کند. در صورت‌ عدم‌ کفایت‌ تعلیم‌ و تزکیه‌ در پای‌بندی‌ انسان‌ به‌ عدالت، نوبت‌ به‌ سایر تضمین‌ها (از قبیل‌ کیفرهای‌ دنیایی‌ و آخرتی)‌ می‌رسد. محتمل‌ است‌ برخی‌ قانون‌شکنان‌ و متجاوزان‌ به‌ حقوق‌ دیگران‌ خود را از کیفر دنیایی‌ رفتار خود با انواع‌ حیله‌ها و راهکارها برهانند، و در این‌ فرض،‌ عدالت‌ اجتماعی‌ با بن‌بست‌ مواجهه‌ می‌شود؛ اما وجود کیفر آخرتی‌ آن‌ هم‌ با اشد‌ مجازات‌ ـ که‌ هیچ‌ گریزی‌ از آن‌ نیست ـ به‌ اجرای‌ عدالت‌ اجتماعی‌ و رعایت‌ آن‌ تضمین‌ بیش‌تری‌ می‌بخشد و این‌ کارکرد اختصاصی‌ نبوت‌ و پیامبران‌ است‌ که‌ بدون‌ اقبال‌ به‌ نبوت‌ و پیامبران، اصل‌ عدالت‌ اجتماعی‌ با بحران‌ مواجه‌ خواهد شد. بر این‌ اساس، برقراری‌ عدالت‌ اجتماعی‌ جزو اهداف‌ اساسی‌ پیامبران‌ است.»16 در قرآن کریم نیز خداوند متعال بارها به انسان‌ها دستور می‌دهد در رفتارهای اجتماعی خود همواره عدالت را پیشه خویش ساخته و بر اساس آن رفتار نمایند: یَاأَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا کُونُوا قَوَّ‌امِینَ‌ با القِسطِ.17

4. آزادی بخشی18: ادیان الهی همواره جامعه انسانی را به مسیر تعالی و رشد و توسعه فرا می‌خواند و کژی‌های وسیع و خطرناک را هشدار می‌دهد. و اصل توحید در اسلام، به معنای رهایی و آزادگی و شکستن قیود و زنجیرها و باز کردن راه تکامل به سوی آستان الهی است و یکی از اهداف بعثت پیامبران، همانا رهایی انسان از بردگی و اسارت بوده است و در دنیای کنونی ـ که انسان گرفتار انواع اسارت‌های ظاهری و (باطنی مانند اسارت تبلیغاتی) شده ـ بیش از پیش به آزادگی و دین آزادگان نیازمند است.19

نابراین اگر به متون و آموزه‌های دینی نیز مراجعه کنیم می‌بینیم تمام پیامبران الهی و ادیان آسمانی در جهت مخالف با ستمگران و ظالمان حرکت کرده و همواره ‌ در برابر حکومت‌های‌ جور و طاغوت‌ زمانه‌ خویش به‌ مخالفت‌ و مقابله‌ برخاسته‌اند. قرآن‌ کریم‌ تأکید می‌کند خداوند، برای‌ هر امتی‌ پیغمبری‌ فرستاده‌ و‌ هدف‌ آن، عبادت‌ خداوند و دوری‌ از طاغوت‌ زمانه‌ است: وَلَقَد‌ بَعَثنَا فِی‌ کُلٍّ‌ أُمَّةٍ‌ رَسُولاً‌ أَنِ‌ اعبُدُوا اللهَ‌ وَ‌اجتَنِبُوا الطَّاغُوت.20 در جای دیگر قرآن کریم هدف از بعثت حضرت‌ رسول اکرم(ص) را آزاد کردن مردم‌ از انواع‌ یوغ‌ها و زنجیرهای‌ دورة‌ جاهلیت‌ ذکر‌ می‌کند: وَ یَضَعُ‌ عَنهُم‌ اصرَ‌هُم‌ وَ‌الا َغلاَلَ‌ الَّتِی‌ کَانَت‌ عَلَیهِم.21

5. زدودن خرافه‌ها: انسان دارای حس پرستش است و نیازمند راهنمایی به سوی معبود حقیقی خود توسط راهنمای خبیر و کامل می‌باشد. اگر این غریزه انسان‌ها درست هدایت نشود، عقاید، باورها و نمادهای خرافی در سطح جامعه پیدا خواهد شد و مسلم است خرافه‌ها و عصبیت‌های کور، بزرگ‌ترین مانع رشد و تکامل و ترقی انسان‌هاست که زدودن آن‌ها از مبارزه با شرک و بت‌پرستی، طاقت فرساتر است. تقلیدهای کورکورانه از باورهای باطل گذشتگان، (مانند ماده پنداشتن فرشتگان، نگرش منفی به زن و فرزندکشی، تکاثر اموال، تفاخر و ده‌ها بیماری دیگر) تنها به دست دین زدوده شده‌اند و امروزه نیز با عصبیت‌های مدرن و خرافه‌های پست مدرن رو به روییم که زوال آن‌ها تنها توسط دین اسلام میسر است.22

6. بسترسازی برای تعالی فرهنگ و تمدن: انسان موجودی فرهنگی است. تمام کارهای انسان، از کارهای کوچک شخصی گرفته تا کارهای بزرگ اجتماعی در بستر فرهنگ انجام می‌گیرد. فرهنگ انسان‌ها متفاوت است. رشد و تعالی انسان‌ها در گرو رشد فرهنگی جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنند. پیامبران الهی و ادیان آسمانی به خصوص دین مقدس اسلام در راستای تعالی فرهنگ انسانی توجه زیادی مبذول می‌دارند. نخستین‌ سنگ‌بنای‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ انسان‌ را نیروی‌ خِرد انسانی‌ می‌سازد که‌ با رشد و تطور آن، فرهنگ‌ و تمدن‌ نیز پله‌های‌ صعود و تکامل‌ خود را می‌پیماید. ادیان‌ و پیامبران‌ آسمانی‌ برای‌ شناساندن‌ خداوند و اثبات‌ نبوت،‌ نیازمند رشد و تطور قوة‌ عاقله‌ و مفکرة‌ انسان‌ هستند؛ پیامبران‌ در طول‌ تاریخ‌ از به‌کارگیری‌ نیروی‌ خِرد و اندیشة‌ انسان‌ها حمایت‌ کرده و خود با راهکارهای‌ گوناگون‌ به‌ رشد و ظهور آن‌ یاری‌ رسانده‌اند.23 راهکارهایی که دین اسلام برای رسیدن به این هدف عالی، پشنهاد کرده است عبارتند از: تشویق به فراگیری علم و دانش، تجلیل از کار و فعالیت‌های فرهنگی و علمی و اجتماعی و ... به همین منظور در قرآن‌ کریم‌، بارها مردم‌ به‌ تفکر، تعقل‌ و فراگیری‌ معارف‌ و علوم‌ مختلف‌ فراخوانده شده‌اند. در روایات اسلامی نیز دانش، گمشده مومن و فراگیری آن فریضه شمرده شده است.

 پی‌نوشت‌ها
1. آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نشرنی، تهران، یازدهم، 1383، ص524.
2. ویلیام اسکید مور، تفکر نظری در جامعه‌شناسی، نشر سفید، تهران 1372، ص 142.

3. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ص 79 و 81.

4. همان، ص 81. 

5. سید حسن شرف الدین، کارکرد معنا سازی دین ازنظرگرتیز، مجله علمی تخصصی معرفت.
6. گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نی، یازدهم، 1383 تهران، ص 496.

7. استاد مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج 1، ص 28.

8. عبداللّه جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، تهران مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1373، ص 93 ـ 95.
9. عبدالحسین خسروپناه، پیشین، ص 265.

10. قراملکی محمد حسن قدردان، کارکرد دین در انسان و جامعه، فصلنامه قبسات، شماره 28، ص170.
11. حجرات/13.

12. آل‌عمران/103.

13. به نقل از: محمدحسن قدردان قراملکی، پیشین، ص173؛ آنتونی گیدنز نیز در مورد کارکردهای اجتماعی دین از نظر دورکیم در کتاب جامعه‌شناسی خود مطالبی از صفحه503 الی504 مطالبی دارد.

14. عبدالحسین خسروپناه، پیشین، ص 255-256.

15. سیدحسن شرف الدین، پیشین، ص.

16. محمدحسن قدردان قراملکی، پیشین. 

17. نساء/135.

18. قراملکی، پیشین، ص 176.

19. خسروپناه، پیشین، ص 269.

20. نحل/36.

21. اعراف/157.

22. خسروپناه، پیشین، ص 269.

23. قراملکی، پیشین، ص 178.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد